به بهانه درگذشت جو باگنر، بوکسور مغضوب انگلستان؛ از مبارزه جانانه با محمدعلی و فریزر تا فیلمهای سینمایی
خبرگزاری تماشاگر - جو باگنر، یکی از بوکسورهای مطرح اروپایی است که پس از کوچ به انگلستان و پیروزی برابر بوکسور محبوب این کشور یعنی هنری کوپر، به شدت مغضوب انگلیسیها شد. او پس از این تجربه، مبارزات جانانهای را برابر محمدعلی کلی و جو فریزر داشت و به قهرمانی سنگینوزن بوکس اروپا رسید. او در سینما و تلویزیون نیز حضور داشته و در آثار مختلفی بازی کرده است. باگنر در نخستین روز ماه سپتامبر 2025، پس از تحمل زوال عقل، دار فانی را وداع گفت.
- کد خبر: 346569
- 1404/06/12
- بازدید:
- 1574

طرفداری | جوزف کرول باگنر (József Kreul Bugner) یا جو باگنر (Joe Bugner) زاده 13 مارس 1950 در شهر سورگ مجارستان است. خانواده جوزف، پس از انقلاب 1956 مجارستان، از این کشور گریختند و راهی انگلستان شدند. جو و خانوادهاش، جزئی از 80 پناهندهای بودند که در خوابگاه دانشآموزی کارخانه اسمدلی در شهر بیسبچ مستقر شدند. جو از نوجوانی سرآمد ورزشهای مدارس انگلیس بود و توانست در سال 1964 به قهرمانی مسابقات پرتاب دیسک برسد. جو توانست با پرتابی به طول 56.4 متر، قهرمانی پرتاب دیسک را به دست بیاورد. با وجود درخشش در پرتاب دیسک، علاقه اصلی باگنر به ورزش بوکس بود. او در شهر بدفورد، بوکس را به صورت کاملاً صحیح آموزش دید و توانست در آن حرفهای شود. پس از شروع کار در بدفورد، باگنر توانست به مسابقات آماتور بوکس برسد. پیروزی در 13 مبارزه از 16 مبارزه در بوکس آماتور، نتیجه روزهای نخست تجربی باگنر در بوکس بود.
او به توصیه اندی اسمیت، مربیاش، در سال 1967 به بوکس حرفهای روی آورد تا در سطح متفاوتی مبارزه کند. نخستین مبارزه جوزف در بوکس حرفهای برابر پل براون صورت گرفت که با شکست این بوکسور مجاریالاصل توسط ناکاوت در سومین راند رقم خورد. پس از شکست در نخستین گام، باگنر تمریناتش را بسیار سختتر کرد و با پشت کار فراوان خود توانست تا در 18 مبارزه بعدی خود به پیروزی برسد. اگرچه شکست برابر دیک هال در منچستر، روند پیروزیهای پیاپی این بوکسور را قطع کرد اما او تا سال 1970، پیروزیهای دیگری را برابر فیل اسمیت، ادی طلحمی و چارلی پولات تجربه کرد. آوازه باگنر در دنیای بوکس، بسیار پیچیده بود زیرا این بوکسور در شروع دوران ورزشی خود در دهه هفتاد میلادی بسیار موفقتر از پیش بود و توانست بر رقبایی مثل جانی پرسکات، روبرتو داویلا، مانوئل راموس، ری پترسون، برایان لاندن، چاک وپنر، هکتور کورلتی، جورج جانسن، میگوئل آنخل پائز و کارل گیزی غلبه کند. نوار پیروزیهای پیاپی باگنر جوان در مبارزه برابر بیل دروور پاره شد زیرا این مبارزه با تساوی دو بوکسور همراه بود.
عملکرد بسیار خوب باگنر باعث شد تا او در 16 مارس 1971، کاندیدای تصاحب عنوان قهرمانی اروپا، بریتانیا و کشورهای مشترکالمنافع شود. باگنر برای فتح این عنوان، میبایستی به سن 21 سال میرسید و پس از آن مبارزه میکرد. رقیب باگنر برای تصاحب این عنوان، مرد محبوب انگلستان یعنی هنری کوپر بود. کوپر طرفداران بسیاری را در انگلستان داشت و حال برای فتح این عنوان نیز شانس بسیار بالایی را برای خود قائل بود. مبارزه باگنر جوان و جویای نام با کوپر محبوب، 15 راند طول کشید و در نهایت، با پیروزی غیرمنتظره این بوکسور مجاریالاصل همراه بود تا طرفداران کوپر که شامل بیشتر اهالی انگلستان میشدند، بسیار خشمگین شوند. این پیروزی با اختلاف امتیازی بسیار کم میان باگنر و کوپر رقم خورد تا اعتراضهای زیادی به سیستم امتیازدهی بوکس وارد شود. پیش از مسابقه، رسانهها از ناکافی بودن خشم طبیعی باگنر در رینگ انتقاد میکردند و آن را ناشی از عدم علاقهاش به ماهیت بوکس میدانستند اما پس از بازی متوجه شدند که این روش مبارزه، برای این بوکسور سودمند بوده است زیرا کوپر با پرخاشگری مداوم خود در رینگ، پیروزی رقیبش را تسریع کرد. پیروزی برابر بوکسور محبوب انگلستان، آن هم توسط یک بوکسوری که با وجود زندگی در انگلستان، اصلیتی خارجی داشت، بسیار برای
باگنر جنجالی شد. تماشاگران به شدت این بوکسور را «هو» کردند و روزنامههای چاپ فردای مبارزه نیز از انتقادی صرف نظر نکردند. فشار شدید طرفداران بوکس انگلستان باعث شد تا باگنر، فراموش کند که پیروز عنوان قهرمانی اروپا و کشورهای مشترکالمنافع بریتانیا شده است.
کاش هرگز در مبارزه برابر کوپر حاضر نمیشدم. من این مبارزه را پیروز شدم اما همه چیز را باختم. انگلیسیها به خاطر این پیروزی، سالها از من متنفر شدند و مرا مجبور به خروج از کشور محبوبم کردند.
مبارزه بعدی باگنر برای حفظ عنوان اروپاییاش، مبارزه برابر یورگن بلین بود که با پیروزیاش با امتیاز در 15 راند همراه شد. بیتجربگی باگنر در سومین مبارزهاش برای حفظ عنوان قهرمانی اروپا و بریتانیا عیان شد؛ جایی که او پس از مبارزه در 15 راند، از جک بادل کهنهکار شکست خورد و عنوانش را از دست داد. او پس از ناکامی در حفط عنوانش، مایک باسول را شکست داد و سپس برابر لری میدلتون شکست خورد. او سپس توانست تا به فرم خوب خود بازگردد و در 9 مسابقه بعدی خود، از جمله مبارزه برابر یورگن بلین و رودی لابرز پیروز شود. پیروزی برابر بلین، باگنر را به عنوان قهرمانی سنگینوزن اروپا رساند و پیروزی برابر لابرز، این عنوان را برایش حفظ کرد. در سال 1973، اتفاق بزرگی در کارنامه ورزشی باگنر صورت پذیرفت و او برابر اسطوره دنیای بوکس یعنی محمدعلی کلی قرار گرفت. این مبارزه در شهر لاس وگاس ایالت نوادا برگزار شد و با وجود جنگیدن باگنر در 12 راند، او در برابر محمدعلی شکست خورد. ایستادگی باگنر برابر مشتهای سنگین محمدعلی، او را مورد توجه این بوکسور مطرح مسلمان قرار داد. محمدعلی پیش از مبارزه، پیشبینی پیروزی در هفتمین راند را برای خود انجام داده بود اما عملکرد بسیار خوب باگنر باعث شد تا محمدعلی، او را سه برابر بهتر از پیشبینیهایش بداند. مبارزه بعدی باگنر نیز برابر دیگر بوکسور مطرح جهان یعنی جو فریزر برگزار شد.
مبارزه جو باگنر و محمدعلی کلی جدال باگنر برابر فریزر، یکی از بهیادماندنیترین مبارزاتش بود زیرا او با وجود شکست در دوازدهمین راند برابر فریزر، پس از به زمین خوردن با هوک چپ سنگین این بوکسور در راند دهم، به بازی برگشت و آنقدر جانانه مبارزه کرد که مورد توجه مطبوعات قرار گیرد. او پس از شکست برابر محمدعلی و فریزر، در هشت مبارزه بعدی خود، از جمله مبارزه برابر جیمی الیس، پیروز شد و توانست به فرم خوبش برگردد. او در یک ژوئیه 1975، مهیای مبارزه برابر محمدعلی، این بار در کوالالامپور شد. پیروزیهای باگنر برابر جوزپه روس، پیرماریو باروتزی و دانته کین، عنوان قهرمانی سنگینوزن او در اروپا را برایش تمدید کرد تا جدالش برابر محمدعلی، تعیینکننده عنوان قهرمانی WBC ،WBA و سنگینوزن رینگ باشد. دومین جدال محمدعلی برابر این بوکسور، برخلاف مبارزه نخست، بر سر عنوان بود و همین باعث شده بود تا حساسیتهای آن بیش از پیش شود. باگنر در این مبارزه، تاکتیکهای دفاعیتری را اتخاذ کرد و در نهایت برابر محمدعلی شکست خورد. تاکتیکهای دفاعی باگنر مورد تمسخر رسانهها قرار گرفت اما او شرجیبودن هوا و رطوبت بالای مالزی را عامل این تاکتیک خود دانست. انتقادهای رسانهها به بهانههای باگنر باعث شد تا او نقل قولی جالب را در کنایه به زیرسوال بردن قدرتش به زبان بیاورد و بگوید «همین فردا عیسی مسیح را به مالزی بیاورید، من با او مبارزه خواهم کرد».
این بوکسور پس از پیروزی برابر ریچارد داون در سال 1976، عنوان قهرمانی اروپا، بریتانیا و کشورهای مشترکالمنافع را پس گرفت و سپس تصمیم به خداحافظی از رینگ گرفت اما این خداحافظی دوامی نداشت. او پس از یک سال به رینگ بازگشت و پس از شکست برابر ران لایل، بار دیگر تصمیم به دوری از بوکس گرفت. دوری از رینگ به مزاج باگنر نمیساخت زیرا او در اوایل دهه هشتاد میلادی به رینگ بازگشت و توانست تا سال 1984 به شش پیروزی و سه شکست برسد. شکست او برابر استفن تنگستات باعث شد تا او به بیانگیزگی در دنیای بوکس متهم شود. او برای ایجاد چالشی تازه برای خود، در سال 1986 به کشور استرالیا کوچ کرد و توانست تا پس از تجربه ناسپاسیهای انگلیسیها، کشور جدیدی را برای خود پیدا کند. شروع کار باگنر در استرالیا با سه پیروزی و یک شکست شروع شد. او در سال 1995 بر سر دستیابی به عنوان قهرمانی سنگینوزن استرالیا، برابر وینس سروی قرار گرفت و با پیروزی برابر این رقیب، قهرمان سنگینوزن استرالیا شد. شکست برابر اسکات ولش بر سر عنوان قهرمانی بین قارهای و سپس شش پیروزی متوالی، از تجارب بعدی باگنر در استرالیا بود. او پس از پیروزی برابر لوی بیلاپس در 13 ژوئن 1999، دیگر در رینگ بوکس دیده نشد. او با رکورد 83 مبارزه، 69 برد با 41 ناکاوت، 13 باخت و یک تساوی به کارش در دنیای بوکس حرفهای خاتمه داد.
پس از مهاجرت به استرالیا، زندگی برای باگنر شیرینتر از قبل شد و او با لقب «اوسی جو» که به استرالیاییشدنش اشاره داشت، در میان اهالی کشور جدیدش شناسایی میشد. او برای رتق و فتق امورات مالی خود، یک تاکستان را خریداری کرد اما این کسب و کار برایش خوش یمن نبود و او با دو میلیون دلار ضرر، ورشکست شد. او سپس تصمیم گرفت تا برای کودکان استرالیا، در یک تبلیغ تلویزیونی درباره چگونگی عبور از خیابانها ظاهر شود. باگنر از سال 1978 وارد صنعت سینما شد و در فیلم معروف «به من میگن بولدوزر»، با باد اسپنسر یا کارلو پدرسولی همکاری کرد و کاراکتر «اورسو» را بازی کرد. او سپس در فیلمهای مختلفی که بیشتر آنها به همراه باد اسپنسر بود، حضور یافت. از جمله تجربیات هنری بعدی باگنر، سریال دلتا هاوس در سال 1979، فیلمهای «کلانتر و کودک فضایی»، «من + اسب آبی»، «بادی به غرب میرود»، «سنگها»، «راز کشتهشدن شر مونتاین» و «پیوستگی مرگبار» بود. او سپس در سریالهای «یک تمرین ملی»، «هی، پدر»، «تایم ترکس»، «فاروهاتا نیزابورو»، «غرش»، «سفر به اعماق زمین»، «پیتزا» و «جهان گمشده» بود. او در فیلمهای دیگری همچون «جنگجوی زمین»، «راه رفتن و سخن گفتن»، «میدان گتین»، «قطار سریعالسیر جوهره کودک»، «کفشهای نو»، «حجام» و «رفتار زشت» نیز حضور داشت و تا سال 2010، به بازیگری ادامه داد. او در سال 2009 به رئالیتیشوی «من یک سلبریتی هستم» پیوست تا در دنیای واقعگرایانه تلویزیون نیز دیده شود. در سال 2013، زندگینامه او با نام «داستان من» منتشر شد. او در یک سپتامبر 2025، پس از تحمل بیماری زوال عقل، در سن 75 سالگی درگذشت.
جو باگنر و باد اسپنسر از سری خاطرات ورزشی ادوارد بوپره، غول 252 سانتیمتری ویلو بانچ؛ از آسیب به صورت تا بلند کردن اسب 272 کیلوگرمی لویی سیر، قویترین مرد جهان از کبک؛ از مهار دو اسب دونده و بلند کردن 18 مرد تا کشتی با غول بیل همسورث، مرد سپیدموی انگلیسی در بدنسازی؛ از رقابت حرفهای در میانسالی تا افتتاح باشگاه