نسل طلبکار و پرمدعا ولی تو خالی؛ نقدی بر گلایههای تکراری علیرضا بیرانوند!
خبرگزاری تماشاگر - صحبتهای علیرضا بیرانوند حواشی جدیدی را به وجود آورده است.
- کد خبر: 349515
- 1404/07/26
- بازدید:
- 6

طرفداری |
مصاحبه اخیر علیرضا بیرانوند، که در آن رسانهها و صداوسیما را عامل فاصله مردم با نسل فعلی تیم ملی دانست، بار دیگر مسئلهای عمیقتر را آشکار کرد: بحران درک متقابل میان نسل جدید فوتبالیستهای ایرانی و جامعهای که زمانی قهرمانانش را از جان دوست میداشت. بیرانوند گفت «کاری کردند مردم از ما خوششان نیاید»؛ اما شاید پیش از آنکه به دنبال «دیگران» بگردیم، بهتر است از خود بپرسیم این نسل برای دوستداشتنی بودن چه کرده است؟ در دو دهه اخیر، هیچ نسلی به اندازه نسل فعلی از امکانات، حمایت و سرمایه بهرهمند نبوده است. زمینهای تمرین مجهز، اردوهای خارجی، قراردادهای میلیاردی، مربیان خارجی، اسپانسرهای خصوصی ، رانتهای ویژه و حضور رسانهای گسترده، همه در اختیارشان بوده است. با این حال، خروجی این حجم از فرصت و هزینه چیست؟ نه قهرمانی در آسیا، نه صعود تاریخی در جام جهانی، نه حتی تصویری ماندگار از تعصب و همدلی.
نسلی که از همه چیز بیشتر داشت، کمترین دستاورد را بر جای گذاشت. گلایه از رسانهها آسان است، اما مسئله فراتر از چند تیتر یا نقد تند است. مردم ایران، برخلاف تصور برخی بازیکنان، دشمن تیم ملی نیستند. مشکل اینجاست که میان جایگاه و کارنامه، تناسبی وجود ندارد. وقتی بازیکن خود را «بهترین نسل تاریخ» مینامد، اما در زمین چیزی جز تکرار اشتباهها نمیبیند، طبیعی است که اعتماد مردم فرسوده شود. محبوبیت را نمیتوان مطالبه کرد؛ باید آن را ساخت.
در گذشته، ستارههای فوتبال ایران با امکاناتی بسیار کمتر، افتخارهای ماندگارتری رقم زدند؛ از نسل دهه شصت که در اوج مشکلات کشور نتایج قابل قبولی داشتند، تا بازیکنانی که با غیرت و تعصب محبوب دل مردم شدند. آن نسل، قبل از هر چیز، خود را سرباز ایران و بدهکار پیراهن تیم ملی میدانست، نه طلبکار از مردم. امروز اما بسیاری از چهرهها، بهجای پاسخگویی، در نقش قربانی ظاهر میشوند؛ قربانی رسانه، قربانی انتقاد، قربانی افکار عمومی.
واقعیت این است که مردم از این نسل رویگردان نشدهاند؛ فقط دیگر آن را جدی نمیگیرند. اعتماد از دست رفته را نه با مصاحبه میشود برگرداند و نه با گلایه. بازیکن، اگر در زمین بدرخشد، مردم همیشه پشت او خواهند بود. اما وقتی حاشیه، توجیه و خودستایی جای تلاش را بگیرد، هیچ تریبونی نمیتواند محبوبیت مصنوعی بسازد.
نسل فعلی باید بهجای تمرکز بر تصویر خود در آینه رسانه، نگاهی صادقانهتر به کارنامهاش بیندازد. در جهانی که هر ثانیهاش دیده و سنجیده میشود، دیگر نمیتوان فقط با حرف، قهرمان ماند. فوتبال ایران امروز بیش از هر چیز به نسلی متواضع و متعهد نیاز دارد، نه نسلی طلبکار از زمین و زمان… و تا وقتی این نسل بهجای جنگیدن در میدان، دنبال مقصر بیرونی میگردد، یک واقعیت تغییری نخواهد کرد: این نسل نه قربانی رسانه است و نه مغضوب مردم؛ قربانی خودش است..